دانلود آهنگ های جدید بهنام بانی
دلم خیلی برات تنگ شده خوابتو دیدم …
خوابتو دیدم و بازم دلتنگم و بی تاب دیگه کارم شده هرشب هی میپرم از خواب
هرچی گفتم نرو واسه تو فرقی نکرد رفتی گفتی بهم دنبالم هیچ جا نگرد
منمو حال بدو من نمیدونم که چی انقد عوضت کرد …
این دل دیوونه بی تو نمیتونه وای دل تنگم رفت که برگرده اینا همش درده وای دل تنگم
نم بارون و خاطره هامونو دیگه تو نیستی هرجا وایسادم یاد تو افتادم دیگه تو نیستی
همه میگن بیخیال شو اگه رفت غصه نداره
خوابتو دیدم و بازم، دلتنگمو بی تاب
دیگه کارم شده هر شب، هی میپرم از خواب
هر چی گفتم نرو واسه تو فرقی نکرد
رفتی گفتی بهم، دنبالم هیچ جا نگرد
منم و حال بدو من نمیدونم
چی اینقدر عوضت کرد
دل دیونه بی تو نمیتونه وای دل تنگم
رفت که برگرده اینا همش درده وای دل تنگم
نم بارونو خاطره هامونو دیگه تو نیستی
هر جا وایسادم یاد تو افتادم دیگه تو نیستی
همه میگن بیخیال شو اگه رفت غصه نداره
تو دلاشون ولی میگن حق داره بیچاره
تو که نیستی ولی بازم دوست داره قلبم
هر
دانلود آهنگ بهنام بانی خوابتو دیدم
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * خوابتو دیدم * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , بهنام بانی باشید.
دانلود آهنگ بهنام بانی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Behnam Bani called Khabeto Didam With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ بهنام بانی به نام خوابتو دیدم
دلم خیلی برات تنگ شده خوابتو دیدمخوابتو دیدم و بازم دلتنگم و بی تاب دیگه کارم شده هرشب هی میپرم از خوابهر
من چه در وهم وجودم چه عدم، دل تنگم
از عدم تا به وجود آمده ام دل تنگم
راز گل کردن من، خون جگر خوردن بود
از درآمیختن شادی و غم دل تنگم
خوشه ای از ملکوت تو مرا دور انداخت!
من هنوز از سفر باغ ارم دل تنگم
گرچه بخشیده گناه پدرم آدم را!
به گناهان نبخشوده قسم دل تنگم
حال، در خوف و رجا رو به تو برمی گردم
دو قدم دلهره دارم، دو قدم دل تنگم
نشد از یاد برم خاطره ی دوری را
گرچه امروز رسیدیم به هم! دل تنگم!
«اشعار فاضل نظری»
دل تنگم و از دلتنگی اشک میریزم. وسط کتابخونه. چندین و چند شبه که خواب آشفته میبینم. نمیتونم. پر از غلطم و نیاز به تنهایی دادم.
کاش به مادرم نگفته بودم. کاش...
دلم میخواد ببینمت و بهت بگم مسئول اشتباهِ من تویی.
میترسم اسیب برسونم به عین. میدونم چقدر دوستم داره. من نمیتونم اندازه ای که اون منو دوست داره دوستش داشته باشم. نمیتونم...
بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاستآه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آبدر دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی داردبال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی هر لحضه مرا بیم فرو ریختن استمثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله دوری وعشقوسکوت تو جواب همه مسئله هاست
شاعر: فاضل نظری
و آغوش است درمانِ دلی که گاه میگیرد!♥️پناه اخرِ قلبم تویی هرگاه میگیرد!♥️
به سمت تو کجا کی باز راهی شد دلِ تنگم؟!که از بغضِ دلم گاهی دلِ این راه میگیرد!
تو زیبایی و دلبر هم، تو را من ماه میگویم!برای این منِ بی کس، دل آن ماه میگیرد؟!(گفت: میگیرد!)
ولی هرجا که میگیرد دلت ای ماهِ قلب من!الهی من فدای تو که دل بیگاه میگیرد!♥️
کجا باید بگردم من به سمت بویی از مویت!♥️که باران عطر مویت را به خود دلخواه میگیرد!♥️
بغل کن چون جهان دیگر برایم جا
بوی خاک میآید، باران میآید، گونهام را نوازش می دهد چون مادرم که کیلومترها از او دورم و من جانانه دلتنگم برایش...
عامدانه زیر بخشهای مسقف حرم ابوتراب (ع) نمیرویم، از این رو دوتایی خیسِ خیس می شویم.
با چشمانی خیس از بارانِ اشک ایستادهایم رو به گنبدش..
میگویم چرا ما دو تا این همه دل بستهی بارانیم؟
شیرین میخندد و میگوید آب که به خاک برسد چه میشود؟
_خب، میشود گِل.
_گِل!! همان گِل بدبویِ متعفن، همانی که من و تو از آنیم..باران که ب
صنم
«بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست/اه بی تاب شدن،عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در اب/ در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
اسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد /بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است/مثل شهری که بروی گسل زلزله هاست
باز میپرسمت از مسئله دوری و عشق/و سکوت تو جواب همه مسئله هاست
ادامه مطلب
دوشنبه ها به طرز بی رحمانه ای دنیا و کائنات دوست دارن منو دل تنگم کنن... بیشتر از هر روز دیگه ای تنها موندنم رو به رخم میکشن. چراش رو نمیدونم .شاید هم بدونم ...
هی دوست دارن این سیکل سوال تکراری منزجر کننده رو تو مخ من تکرار کنن... که چرا هیچ کس به اندازه کافی خوب نبود؟ چرا هیچ کس نموند؟ مشکل از منه ... مشکل از منه یحتمل ....
از سیل پل دختر یه عکس دیدم چند وقت پیش ،یه نیمکت کامل تو گل و لای فرو رفته بود... حکایتش ،حکایت احوال این روزای منه ... طوفانها و سی
دیشب هزار بار گریه کردم از ته دل. خسته شدم و دل تنگم و از طرفی امتحان دارم. امتحان فردا ک مثل امتحان روز یکشنبه هیچ کس حتی شاگرد اول کلاس از افتادنش در امان نیست!
امتحان یکشنبه رو خراب کردم و دیشب ب خاطر اینکه دوباره درس همون استاده از قیافه ی کتاب حالم بد میشد
بچه ها اومدن و چرت و پرت گفتیم و خندیدم و بعد اونا رفتن درس بخونن اما من خوابیدم
امروز ساعت 5 بیدار شدم. سرحال. بدون هیچ اثری از ناراحتیای دیشب.هوا برعکس روزای قبل خنکه. با سرعت درسو پیش م
یکی از قشنگ ترین شعرهای فاضل نظری به نظرم این شعر هست که اون بیت معروف « مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب ، در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست» توی این شعر اومده. سالها قبل این بیت رو شنیدم بودم و نمیدونستم از فاضل نظری هست. امشب بیت اولش روی زبونم بود و با خودم زمزمه میکردم
بیقرار توام و در دل تنگم گلههاستآه! بیتاب شدن عادت کم حوصلههاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آبدر دلم هستی و بین من و تو فاصلههاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی داردبال
این روزها شهر پر است از یاد تو!عطر تو تا کجاها که نمیرود.دل آسمان که برایت تنگ میشود، بغضش میگیرد و بیهیچ بهانهای هایهای میبارد.اینجا،
روی زمین... تمام کوهها و درهها، سنگها و صخرهها، گلها و سبزهها،
درختان کوچک و بزرگ، خشکیها و دریاها، حتی تمام پرندهها و چرندهها...
از اشکهای پر از دلتنگی آسمان، برای تو! مست و کیفور میشوند و یاد تو
میافتند.اما موجوداتی هم هستند که همیشه ناراضیاند؛ همیشه غم دارند و احساس میک
این روزها شهر پر است از یاد تو!عطر تو تا کجاها که نمیرود.دل آسمان که برایت تنگ میشود، بغضش میگیرد و بیهیچ بهانهای هایهای میبارد.اینجا،
روی زمین... تمام کوهها و درهها، سنگها و صخرهها، گلها و سبزهها،
درختان کوچک و بزرگ، خشکیها و دریاها، حتی تمام پرندهها و چرندهها...
از اشکهای پر از دلتنگی آسمان، برای تو! مست و کیفور میشوند و یاد تو
میافتند.اما موجوداتی هم هستند که همیشه ناراضیاند؛ همیشه غم دارند و احساس میک
هنوزم توی کانال دانشگاه عوض هستم و اطلاعیه های کلاس ها رو میبینم و هنوزم همون حس تلخ و دل تنگی روزایی که میرفتم مترو یا توی دانشگاه کلاسم تشکیل نمیشد و تنها میموندم میاد سراغم و هنوز دست و دلم نمیره برم دنبال کارای فارغ التحصیلی. چقدر تهران برام پر از خاطرات بده چقدر دوسش داشتم و حالا چقدر دل تنگم میکنه. کاش دوره بهتری از زندگیم رو توی این شهر زندگی میکردم.
دلم میخواد یه حسن یوسف بخرم دلم یه موجود زنده میخواد :(
پاشم برم ناهار دست پخت خودم رو ب
به نام خداوند جان آفرین
گاهی وقتها آدمها انقدر دلشون میگیره که میخواند سر به بیابون بزارند
جوری که هیچ وقت به اونجای که بوده برنگرده که اعصاب روانش خراب بشد چند وقتی میشد که منم این حال روزم شده همش تو فکرم خودم را به یه کاری مشغول کنم که اعصابم بهتر بشد اما اما ای دل قافل هرچه دارم شنا میکنم به ساحل برسم بدتر دارم دور میشم دور دور خدایا تو کمکم کن که از این منجلاب بیرون بیام من خدای من تو بزرگی تو کریم هستی تو رحیمی تو بزرگی قادر توانا یا رب
خواستم شرحی بر حال و احوال این روزها و اتفاقاتی که گریبان گیر من سالخورده شده است را سیاهه کنم، اما... چه بگویم که از "با" بسم الله مداد میشکند، جوهر پس میافتد و ورق واجر... چه بگویم؟ و چگونه دهان باز کنم که سیل این کلمات تند و تلخ و لزج که مثل چاه پر شده، تمام دهانم را در بر گرفته، این مجاز خانه را زیر خود نبرد؟ تا کی صافیِ صبر را سر بکشم؟ تا کی قورت دهم این روزگار بد قلق را؟ سر جگرم از دندان زخم است! دلِ تنگم سوخته و غصه دارم برای خودم... برای خود
ای بی تو دل تنگم بازیچه ی طوفان ها
چشمان تب آلودم باریکه ی باران ها
مجنون بیابان ها افسانه مهجوری است
لیلای من اینک من مجنون خیابان ها
آویخته ی دردم آمیخته ی مردم
تا گم شوم از خود گم در جمع پریشان ها
با این تپش جاری تمثیل من است آری
این بارش رگباری بر شیشه ی دکان ها
با زمزمه ای غم بار تکرار من است انگار
تنهایی فواره در خالی میدان ها
دریاب مرا ای دوست ای دست رهاننده
تا تحته برم بیرون از ورطه طوفان ها
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخو
یک ساعته پیش میخواستم چیز های دیگه ای بنویسم میخواستم خیلی بگم دلم گرفته بود ولی بعدش تصمیم گرفتم یک ساعت درسمو بخونم و بعد بیام همونا رو اینجا بگم یه ساعت درسم که واقعا یه ساعت نبود این وسطا اینستا و تلگرام و پیامم بود ولی خب از هیچی بهتر بود...
و همین بین که با گوشی کار میکردم یه پیام فقط یه پیام هر چی که میخواستم بگم و از سرم پروند...الآن دیگه غمگین نیستم خوشحالم نیستم دلم گرفته نیست ولی خب پر انرژی هم نیستم...
و الان بعد یه ساعت جای همه اون خزع
آخ ک چ بارون قشنگی داره میباره
شدتش برای ۲۰ دقیقه ای مثل دوش اب بود!
عالیییی
خوابم میاد و بارون منو کاملا از فاز درس بیرون اورد
ولی گویا زوریه و باید بخونم
چرا همیشه شبای امتحان بیدارم؟
دلم برا این شبا تنگ میشه...
الان درحالی ک کل وجودم بخاطر رفتن زیر بارون خیس شده و دورم پتو گرفتم پشت میز مطالعه نشستم و همههههه خوابن. گاه گاهی روی پوست نارنگی ک خوردم با مدادنوکیم خط میندازم ک بوش دوباره بلند بشه و با بوی بارون مخلوط بشه.چ بوی خوبی
دلم میخواد کن
آخ ک چ بارون قشنگی داره میباره
شدتش برای ۲۰ دقیقه ای مثل دوش اب بود!
عالیییی
خوابم میاد و بارون منو کاملا از فاز درس بیرون اورد
ولی گویا زوریه و باید بخونم
چرا همیشه شبای امتحان بیدارم؟
دلم برا این شبا تنگ میشه...
الان درحالی ک کل وجودم بخاطر رفتن زیر بارون خیس شده و دورم پتو گرفتم پشت میز مطالعه نشستم و همههههه خوابن. گاه گاهی روی پوست نارنگی ک خوردم با مدادنوکیم خط میندازم ک بوش دوباره بلند بشه و با بوی بارون مخلوط بشه.چ بوی خوبی
دلم میخواد کن
به سوی توست اگر این نگاه، دست خودم نیستصبوری از دل تنگم نخواه، دست خودم نیستنخوان به گوش من دلسپرده، پند، که این عشقاگر درست، اگر اشتباه، دست خودم نیستهمین که پلک گشودی به ناز... پر زد و دیدمدلی که دست خودم بود، آه، دست خودم نیستمرا ببخش که می خواهمت اگرچه بعیدیکه من پلنگم و رویای ماه دست خودم نیستبرای از تو نوشتن، ردیف شد کلماتمکه اختیار غزل، هیچ گاه دست خودم نیستسجاد رشیدی پور
بین بازار غلامان نظر انداخته ای
جنس مرغوب نبودم،نخریدی؟!!! باشد!
دست عشاق گرفتی،به حرم بردی
طبق معمول ز من دست کشیدی !!! باشد!
حسین جاااااان
این همه زااااار زدم،دااااااد زدم،کرب و بلا...
این حرم گفتن من،این صدا کردن من را نشنیدی؟!!!
باشد!
چه کنم،تلخی تو باز حلاوت دارد!!!
دل تنگم بخدا میل زیارت دارد!
خب الآن گفتن چیزی که تو ذهنمـه سختمـه. ولی خب از اون جایی که «حرف نزنم میگن لالی» میگم. :-
به خودم اومدم دیدم که موقع دعا کردن این شکلیم که «بابا این همه مشکل ریخته سرم. چه وضعشه؟ کمک کن رفعشون کنم دیگه.» حالا خود عبارت موجود توی دعا، شاید خیلی فکر و حالت درونی موقع دعا رو منتقل نکنه. بخوام توصیفش کنم، این طوری بودم که انگار یه موجودیتی فارغ از خدا هست که داره این مشکلها رو میریزه سرم و من دارم عاجزانه به خدا التماس میکنم که کمک کن بز
اینکه ماهی یه بار بهت پیام میدن یعنی چی؟!
اینکه ماهی یه بار فقط احوال پرسی میکنن یعنی چی؟!
اینکه ماهی یه بار فقط یه متن یا یه عکس یا یه آهنگ یا یه فیلم میفرستن یعنی چی؟!
اینکه 6 ماه یه بار قرار میذارن ببیننت بعد یادشون میره هماهنگ کنن یعنی چی؟!
واقعا مردم عجیبی داریم !!! حالا بماند بقیه ش
دونه دونه شونو دارم به مرور خط میزنم :)
اون ماهی یه بارم زحمتتون میشه کلا من میرم که راحت باشین:))
.
از سر فضولیه همه ی این کاراشون میدونم وگرنه کسی هوای منو نمیکن
آهنگ خوابتو دیدم از بهنام بانی
─────────────────────┤ ♩♬♫♪♭ ├─────────────────────
نسخه معمولی:
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">
دریافت - دانلودحجم: 6.69 مگابایت
برای دیدن ری
حسین جان
بین بازار غلامان نظر انداخته ای
جنس مرغوب نبودم،نخریدی؟!!! باشد!
دست عشاق گرفتی،به حرم بردی
طبق معمول ز من دست کشیدی !!! باشد!
حسین جاااااان
این همه زااااار زدم،دااااااد زدم... گفتم حسین، کرب و بلا...
،این صدا کردن من را نشنیدی؟!!!
باشد!
چه کنم،تلخی تو باز حلاوت دارد!!!
دل تنگم بخدا میل زیارت دارد!
حسین جان
بین بازار غلامان نظر انداخته ای
جنس مرغوب نبودم،نخریدی؟!!! باشد!
دست عشاق گرفتی،به حرم بردی
طبق معمول ز من دست کشیدی !!! باشد!
حسین جاااااان
این همه زااااار زدم،دااااااد زدم... گفتم حسین، کرب و بلا...
این حرم گفتن من،این صدا کردن من را نشنیدی؟!!!
باشد!
چه کنم،تلخی تو باز حلاوت دارد!!!
دل تنگم بخدا میل زیارت دارد!
متن آهنگ عماد محمدی به نام خاطره
تکست آهنگ خاطره از عماد محمدی
♫
از خاطره هایم خبری جز تو ندارم
ابری تر از آنم که به تدریج ببارم
ابری تر از آنم که بترسانی ام از سیل
در سوگ تو میبارم و بارانی ام از سیل
دلواپس دلتنگی و دلواپسی ام باش
هم بستر و هم بغض شب بی کسیم باش
از فاصله گفتی و از این فاصله مردم
جز خاطراتت به کسی دل نسپردم
بعد از تو پر از خواهش چشمانت شب آرامش
بانو جان دل منکو
بعد از تو تلخ و غمگینم سردرگم بی تو من اینم
دل تنگم بی تو بانو
تو
بہ تو من مے بالم
و بہ هـر بغض نجیبے ڪہ دل تنگم را
بہ هـواے مددے یاد تو مے اندازد
بہ تو من مے بالم
و بہ اندوہ عمیقے ڪہ میان من و توست
عمق یڪ قطرہ ے اشڪ
اوج یڪ بوتہ ے نور
ڪہ مرا مے برد از خلسہ ے بودن با تو
تا بہ سرسبزترین نقطہ ے اوج
تا بہ آبادترین قلہ ے دور
بہ تو من مے بالم
بہ هـمین قطرہ ے اشڪ
و بہ سرچشمہ ے دنجش ڪہ در آن
نقش تصویر تو را مے بینم
نہ بہ اندوهـ
بہ مهـر
دیدہ ام مے گرید
لبت آرام تر از آب بہ من مے خندد...
بہ تو من مے بالم ...
و بہ خ
در دل تنگم گله هاست
آه؛بیتاب شدن عاااادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاااااااااااااااصله هاست!
آقاجان؛
بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است!
مثل شهری که بروی گسل زلزله هااااست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟؟؟!!!
دیدنت آرزوی روز و شب چلچله هاست
باز میپرسم از آن مسأله ی دوری و عششششق؛
وظهور تو جواب همه ی مسأله هاست...
میگه ما توی عشق هیچوقت شانس نداشتیم، با اینکه نمیبینه سر تکون میدم و مینویسم آره،میگه میدونی چرا؟ چون همیشه از تمامِ وجودمون برای طرف مایه میذاریم غافل از اینکه اون حتی برای احساساتشم حساب و کتاب داره،میگم آره شانس هیچوقت با ما یار نبوده.
ساعت که ۰۰:۰۰ شد، میگه الان دیگه یه روزه وارد بیست شدی،بیست سالگی چطوریه؟ میگم همونطوری که نوزده سالگی بود و هیژده سالگی بود و الی آخر،میگه ایشالا سال خوبی برات باشه میگم اگه بذارن،صبح تا صبح که از خواب
متن ترانه احسان محمدی به نام برگرد
وسط درد و دلام دستامو ول کردیبگو یه راهی هنوز هست میشه برگردیاخه چی زد دلتو رفتی و دنیامو عوض کردیمیدونم حس تو به من همونهتوکه هنوز دوسم داری دیونهبگو عشق واست مهم تره یا غرورتمیدونی بعد تو چی مونده از منهیشکی دل خوشی ندیده این روزا از منتو هر راهی بری دنبالته قلبم«برگرد ببین همون ک میخواستی شدمتو نیستی انگاری دورم هیچکسو ندارمشدم یه شهری ک همه از اون رفتنهمه فصلای اون زردنهمه غروربا دل تنگممیری ولی اما
گمان می کنم
من همان قاب عکس خاک خورده ی روی دیوار خانه ی مادربزرگم که در خانه ای متروک به خاطرات خود با بهت می نگرد
به گمانم من همان دلتنگی ماهی کوچک درون تنگم که از کنار پنجره به بیرون می نگرد و آبی آسمان هم او را به یاد دریا می اندازد
یا من همان لحظه ی غم انگیزم که به شکل اشک از چشمان عاشقی دور مانده از معشوق می چکد
چقدر من شبیه به حسرت آدمی خسته از روزمرگی هایش در هنگام دیدن بازی کودکان سبک بال درون پارک ام
و شاید من همان نفس های آخر فردی چ
نشستم و موهامو میکشم و به منظره آبی رو بروم نگاه میکنم نه که دریا باشه ها نه تونیک آبی نفتی دلبره که گذاشتتش روی صندلی میزکامپیوتر و به این فکر میکنم کتاب بخونم یا فیلم ببینم یا هر دو چون ظهر خوابیدم و حالا حالا ها خوابم نمیبره ولی حوصله هیچکدومشونو ندارم و به این فکر میکنم فقط منم که گاهی حوصله کارایی که میتونم انجام بدم و خودمو مشغول کنم و ندارم یا بقیه هم همینن؟ جوابش نمیدونمه .البته نمیدونم متمایل به قطعا آره بقیه هم همینن...الان فقط دلم م
نشستم و موهامو میکشم و به منظره آبی رو بروم نگاه میکنم نه که دریا باشه ها نه تونیک آبی نفتی دلبره که گذاشتتش روی صندلی میزکامپیوتر و به این فکر میکنم کتاب بخونم یا فیلم ببینم یا هر دو چون ظهر خوابیدم و حالا حالا ها خوابم نمیبره ولی حوصله هیچکدومشونو ندارم و به این فکر میکنم فقط منم که گاهی حوصله کارایی که میتونم انجام بدم و خودمو مشغول کنم و ندارم یا بقیه هم همینن؟ جوابش نمیدونمه .البته نمیدونم متمایل به قطعا آره بقیه هم همینن...الان فقط دلم م
گمان می کنم
من همان قاب عکس خاک خورده ی روی دیوار خانه ی مادربزرگم که در خانه ای متروک به خاطرات خود با بهت می نگرد
به گمانم من همان دلتنگی ماهی کوچک درون تنگم که از کنار پنجره به بیرون می نگرد و آبی آسمان هم او را به یاد دریا می اندازد
یا من همان لحظه ی غم انگیزم که به شکل اشک از چشمان عاشقی دور مانده از معشوق می چکد
چقدر من شبیه به حسرت آدمی خسته از روزمرگی هایش در هنگام دیدن بازی کودکان سبک بال درون پارک ام
و شاید من همان نفس های آخر
می نویسم سیل
می خوانم:او خواهد آمد....
می نویسم زلزله
می خوانم:او خواهد آمد....
می نویسم گرانی و اغتشاش
می خوانم:او خواهد آمد....
می نویسم آلودگیِ هوا
می خوانم:او خواهد آمد...
می نویسم شهادتِ سردار
می خوانم: او خواهد آمد...
می نویسم سقوط هواپیما
می خوانم:او خواهد آمد...
می نویسم کرونا
می خوانم :او خواهد آمد...
می نویسم کُشت وکشتار مسلمانانِ هند
می خوانم: او خواهد آمد...
اینها همه بهانه اند;
زمین تو را می خواهد امامِ مهربانم....
#اللهم عجل لولیک الفرج
شرمسار دستان توام وقتی به جای دستان من ...
قلم در دست میگیری تا بگویی دلتنگى ....!
" نزار قبانی "
آرام جانم...
فریاد چشمانت ، آتش بر جانم میزند...غم صدایت ، نابودم می کند...سکوتت ، دلم را می لرزاند...
دلتنگم...
دلتنگ خنده های شیرینت...دلتنگ گرمی دستان مردانه ات...دلتنگ آغوش امنت...و...دلتنگ چشمان رنگینت ، که سالهاست خواب را از چشمانم ربوده...
بغض های فروخورده ...
اشک های پنهانی ...
شده مونس شبهای دلتنگی ام....
دل تنگم پرواز میخواهد...پریدن در هوای
آب اگر سمت هوا گاه روان خواهد شد دولت پیر در آن لحظه جوان خواهد شد!خرج عینک شده و سمعک و دندان طلاچشم یارانه به بودجه نگران خواهد شدرنگ ریشش چه شود یا چه شود اکسیدانکوهی از دغدغه قد سبلان خواهد شدیک شتر بود که بر کوی همه میخوابید؟!شاد و بیدار بر این خانه دوان خواهد شدآنقدر صندلی و صاحب آن مَچ هستند قصه وصلتشان ورد زبان خواهد شد پست ها در کفشان است چو میراث پدرملک طلقیست که ارث پسران خواهد شدپاشدن، رفتن و گشتن که گذشت از ایشانقدشان در وسط کا
شرمسار دستان توام وقتی به جای دستان من ...
قلم در دست میگیری تا بگویی دلتنگى ....!
" نزار قبانی "
آرام جانم...
فریاد چشمانت ، آتش بر جانم میزند...غم صدایت ، نابودم می کند...سکوتت ، دلم را می لرزاند...
دلتنگم...
دلتنگ خنده های شیرینت...دلتنگ گرمی دستان مردانه ات...دلتنگ آغوش امنت...و...دلتنگ چشمان رنگینت ، که سالهاست خواب را از چشمانم ربوده...
بغض های فروخورده ...
اشک های پنهانی ...
شده مونس شبهای دلتنگی ام....
دل تنگم پرواز میخواهد...پریدن در هوای ت
مگر میشود پاییز به هزار رنگ به جلوه درآید، آسمان بارانش را پرشکوه بباراند و دل از هرچه اندوه، شسته نشود؟ باران را بسیار دوست دارم، بارانش که پاییزی باشد بیشتر شیدایم میکند. گیرم که همین طور یکنفره بزنم بدل خیابانها. حتی هوس نمیکنم چتر جدید برای خودم بخرم و میگذارم باران تنگ در آغوشم گیرد.
اما میدانی زیباترش چیست؟ اینکه باران یادم بیندازد شبهایی از بهمنماه سال گذشته را، یادم بیندازد که شبها به شوق دیدنت بال میگشودم و باران، آ
کتاب "هفت عادت مردمان مؤثر" رو دارم میخونم و این کتاب قشنگ دست میذاره رو نکات اصلی و ظریفی که بهشون خو گرفتیم و دچار بی توجهی به آثار و نتایجشون شدیم و همین اتفاق باعث درجا زدن هامون شده.همزمان با خوندنش یادداشت برداری هم میکنم تا به زبون قابل فهم برای خودم توضیحش بدم و بتونم هضم و درکش کنم و به توصیه هاش که رسیدم عملیشون کنم.
حین یادداشت برداری یاد یه عزیزی افتادم که اونم همین اخلاق رو توی دوره دیدن ها و کتاب خوندن ها داشت که حتما باید برای خود
باز هم بـر سرای رحمت تو
آمـدم ای کـریم بـنده نواز
کی سزاوار بـخششت هستم
که بــه رویـم نموده ای در باز
•
بـس کـه تـوبه شکسته ام یا رب
تـوبه هایم همه گناه شده
ای خدا ای خدا مرا دریاب
بنده ات باز بـی پـناه شـده
•
هـمه رفـتند و بـار خـود بـستند
چه کـنم بـار مـن زمـین مانده
ایـن مـنم ای رئـوف بـخشنده
بـنده ای بـاز دل غـمین مـانده
•
با زمین خورده ای چه خواهی کرد
آن کـه سرمایه اش تـباه شده
ای کـه از حـال مـن خـبر داری
روزگـارم بـبین سیاه شده
•
چـشم
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه !بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من وتو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
·بال· وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه مسئله هاست
| فاضل نظری • گریه های امپراطور |
روزی از راه خواهد رسید که قلب هر انسانی عشق را خواهد پذیرفت و وحشتناک ترین تجربه انسانی یعنی گوشه نشینی که بدتر از گرسنگی است از چهره زمین پاک خواهد شد.روزی از راه خواهد رسید که در ها به روی نیازمندان گشوده خواهد شد و چشمان گریان تسلی خواهد یافت ...
خداوند با سخاوتمندی خرد و عشقش را در اختیار ما قرار داده و یافتن آنها بسیار اسان است . باید نشانه ها را بپذیریم و از قلب و رویایمان تبعیت کنیم
ادامه مطلب
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد
چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
این تطاول که کشید از غم هجران بلبل
تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد
گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر
مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی
مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید
از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد
گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت
که به باغ آمد از این ر
دانلود آهنگ جدید دومان شریفی تقویم
Download New Music Duman Sharifi Taghvim
آهنگ جدید دومان شریفی بنام تقویم
میگن پاییز رسید از راه میگن بازم زمستونه نمیدونن دل تنگم یه عمره غرق بارونه
نمیدونن تو که رفتی من از تقویم جا موندم به جای پرسه تو بارون تو فصل لونه ها موندم
ادامه مطلب
دانلود آهنگ جدید محسن محبوبی یه لحظه
Download New Music Mohsen Mahboubi Ye Lahze
آهنگ جدید محسن محبوبی بنام یه لحظه
نیستی ولی بازم واست نفسم میره وقتی که تورو کم دارم دل تنگم میگیره
بازم فقط این بغضم حالمو میفهمه رفتی تازه میفهمم که جای خالیت بی رحمه
ادامه مطلب
یک روز میرسه که اگر توی کاخ پادشاه هم باشی غرق در نعمت هیچ چیز رو نخوای هیچ چیز برات لذت گذشته رو نداشته باشه چیز جدیدی بخوای خیلی جدید دلت بخواد درها رو باز کنی و تجربه کنی و لذت های جدید را میدا کنی دلت تنگم دل تنگ رفتن و غرق شدن بین تمام غریبه ها و بعد زندگی کردن و پیدا کردن راه خودت دیروز داشتم فکر میکردم چقدر دختر عموم بدبخت شد اینجا غرق در ثروت بود حالا باید کار کند و در سخت ترین شرایط کنار یک آدم بسازد امروز فهمیدم اصلا هم بدبخت نیست ارزوی
در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.اول: حسین (ع)حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.تا آخر میایستد.خودش و فرزندانش کشته میشوند.هزینه انتخابش را میدهد و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.از آب میگذرد، از آبرو نه
دوم: یزید همه را تسلیم میخواهد.مخالف را تحمل نمیکند.سرِ حرفش میایستد.نوه پیغمبر را سر میٔبرد.بی آبرویی را به جان میخرد تا به چیزی که میخواهد برسد
سوم: عمرِ سعد به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم د
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن
عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من وتو
فاصله هاست .
بی تو هر لحظه ما را بیم فرو ریختن است
مثل شهری که بر روی گسل زلزله هاست
باز میپرسم از آن مسئله دوری و عشق
و ظهور
تو جواب همه مسئله هاست
سلام
یک شب دیگر شب عاشقی شب حس کردن عطر خوش یار
این عشق از کجاست
یا طبیب
امروز زهرا در مورد تست شخصیت شناسی MBTI صحبت میکرد.
دقیقا فاطمه هم توی پستش در مورد همین تست نوشت
رفتم تست و دادم. شخصیتم رو INFJ تشخیص داد... به نظر خودم که تا حدودی درست بود.
+آدم بزرگتر که میشه، یک مقدار تو نوشتن محتاط تر میشه.
چون آثار یه سری نوشته هاش رو میبینه. که چه بحث ها اتفاق افتاده، گاهاً چه سوء تفاهم ها، چه سوء استفاده ها که از یه نوشتن ساده نمیشه!
به خاطر همین، هی دایره مطالبی که آدم روشن و واضح بیانشون میکنه کوچیک تر میشه ....
اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت
زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت
دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی
دوباره چون گذشته نوبهاری تازه خواهد یافت
درخت یادگاری باز هم بالنده خواهد شد
که عشق از کُندهٔ ما یادگاری تازه خواهد یافت
دهانت جوجههایش را پریدن گر بیاموزد
کلام از لهجهٔ تو اعتباری تازه خواهد یافت
بدین سان که من و تو از تفاهم عشق میسازیم
از این پس عشقورزی هم، قراری تازه خواهد یافت
من و تو عشق را گستردهتر خواه
دلم خواست :
معصومیت اولین دیدار را ، لبخند های اولین گفت و گو را ، لوح سفید خالی از حرف های اضافی و نقطه ها را ... نگاهی که از ترس غرق شدن در آن ، چشمانم را بدزدم ؛ آزادی بال و پر گشودن ، بی دغدغه ی سقوط پریدن ، بی محابا سرودن را ... دلم خواست ... خواست که یک لحظه فراموش کنم که "دل خیالی بیش نیست" ؛ که مست خواب ، چشمانم را ببندم و رویا ببینم .
چند وقتی است ، دقیقا در آن لحظه ای که عمیقا به دنبال کلمات مناسبم ، از ذهنم فرار می کنند . من تنها قانون قلمرو شعر و
خیلی دل می خواهد دل کندن از دنیا
خیلی دل می خواهد
که داشته هایت برابر با نداشتن شود
خیلی دل می خواهد
دل دل نکنی برای وقتِ رسیدن به خواسته هایت
خیلی دل می خواهد که
نرسیدن ها حالِ دلت را دگرگون نکند
خیلی دل می خواهد که
ماندن و رفتن ها در تو اثر نکند
خیلی دل می خواهد که
صورتِ عزیزت را به خاک بزنند
و توببینی و از اعماقِ دلت
رهایش کنی و بروی
خیلی دل می خواهد که
حرف ها بشنوی از همه کس و
انگار نه انگار که چیزی شنیدی
خیلی دل می خواهد که
دنیا بی رنگ شود بر
ساعت به کندی میگذرد و من اینماجرا را مخصوصن زمانهایی که منتظر چیزی نیستم دوست دارم. کم پیش میآید آدم منتظر چیزی نباشد و من البته در همین حین منتظر بارها و بارها چیزهایی هستم. اما به هر حال این زمانست که احساس میکنم با قوس بیشتری میگذرد و از این بابت اذیت نمیشوم که هیچ، دوستاش هم دارم. خوابیدهام کنار بخاری و به جای شنیدن موزیک، صدای هر و هر بخاری را گوش میکنم که انگار توش ریتمی دارد. دستهام درد گرفتهاند و مادرم خیال می
در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.اول: حسین (ع)حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.تا آخر میایستد.خودش و فرزندانش شهید میشوند.هزینه انتخابش را میدهد و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.از آب میگذرد، از آبرو نه
دوم: یزید همه را تسلیم میخواهد.مخالف را تحمل نمیکند.سرِ حرفش میایستد.نوه پیغمبر را سر میٔبرد.بی آبرویی را به جان میخرد تا به چیزی که میخواهد برسدسوم: عمرِ سعد به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در
دل شکسته مراقب دگر چه میخواهد
سر بریده که بالشت پر نمی خواهد
بدون گریه بخوان حمد و سورهای و برو
به گِل نشسته دلم، چشم تر چه میخواهد
رسیده از تو به ما خیرهای بسیاری
نکن دعا نه از این بیشتر نمیخواهد
به عذرخواهی مردانهات نیازی نیست
خرابه منت دیوار و در نمی خواهد
بخند، پشت نقابهای عاشقانه نمان
سپاه آخر خط که سپر نمی خواهد
آخرش درد دلت، در به درت خواهد کرد
مهره ی مار کسی کور و کرت خواهد کرد
عشق یک شیشه ی انگور کنار افتاده است
که اگر کهنه شود مست ترت خواهد کرد
از همان دست که دادی به تو بر خواهد گشت
جگر خون شده ام خون جگرت خواهد کرد
ناگهان چشم کسی سر به سرت می ذارد
بی محلیش ولی جان به سرت خواهد کرد
جرم من خواستن دختر ارباب ده است
مادر این جرم شبی بی پسرت خواهد کرد
همه ی شهر به آواز من عادت کردند
وقت مرگم گذری با خبرت خواهد کرد
#امیر_سهرابی
دلم، دریا به دریا، از تماشای تو میگیرد
دلم دریاست اما از تماشای تو میگیرد
جهان زیباست اما مثل مردابی که با مهتاب
جهان رنگ تماشا از تماشای تو میگیرد
نسیم از گیسوانت رد شد و باران تو را بوسید
طبیعت سهم خو درا از تماشای تو میگیرد
مگو سیارهها بیهوده بر گرد تو میگردند
که این تکرار معنا از تماشای تو میگیرد
تو تنها با تماشای خود از آیینه خشنودی
دل آیینه تنها از تماشای تو میگیرد
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند ن
این خودروی برقی کوچک توسط محققان هلندی طراحی شده و قرار است طبق همین طرح مفهومی نیز ساخته شود. جنس بدنه این خودرو از نوعی کامپوزیت سازگار با محیط زیست خواهد بود. خود این کامپوزیت نیز از زباله های پلاستیکی جمع آوری شده از اقیانوس ها ساخته خواهد شد.
شاسی این خودرو با نام لوکا (Luca) از نوعی مواد ترکیبی شامل پلی اتین ترفتالات(PET) اصلاح شده بهمراه کتان ساخته خواهد شد. جنس بدنه نیز از ترکیب پلی اتین ترفتالات و زبالههای خانگی ساخته خواهد شد. قاب جلو
دانلود آهنگ جدید رضا صادقی به نام شهر آشوب
دانلود آهنگ رضا صادقی شهر آشوب
ترانه زیبا و بسیار شنیدنی رضا صادقی بنام شهر آشوب همراه با متن و دو کیفیت 320 و 128
Exclusive Song: Reza Sadeghi – Shahr Ashoob With Text And Direct Links In JazzMusic
ترانه و موزیک: نیلوفر منصوری, تنظیم: مجتبی ابوالقاسم پور
دانلود آهنگ با کیفیت 320
دانلود آهنگ با کیفیت 128
متن آهنگ شهر آشوب رضا صادقی
رو دل وامونده یه حسی جامونده پنهونکی عاشقی کنیحرف نزنی بهش سادگی کنی تهش همینهجای همه عالم واسه ی یه آدم یه ج
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
شهزادهی ابروکمان اصل قاجاری
با این خیابانخواب چرکینات چهها داری؟
با این پریشانخاطر تلخ سبو در دست
کاندر ترکهای سبویش رفته هشیاری
یا آنکه در آغوش تنگم گیر شاهانه
یا دست بردار از سرم در خواب و بیداری
والامقام کشور قلبم اشارت کن
تا جان بیمقدار ریزم پای گفتاری
از من طلا میسازد این عشقی که بیداد است
بدرود ای جادوگری دنیای طراری
در باغ و در باران مرا سرسبز خواهی یافت-
از عشق خود، آه ای پریرفتار درباری
برخیز و رویای مرا رنگ حقی
به نام خدای شنهای طبس
شهید آوینی:
« عصر تمدن غرب و سیطره ی روح سرمایه داری بر بشر به پایان رسیده و عالم در
محاصره ی حقیقت است ... حقیر این عرصه را آوردگاه مبارزه ای عظیم می بینم
که بین آدم و دعوات شیطانی نفس اماره اش درگیر است. آدم فریب خورده و از
بهشت حقیقت خویش هبوط کرده، اما دیگر توبه اش مقبول افتاده است و زود است
که بازگردد.»
من در فروپاشی تمدن غرب بیش تر به تحول درونی غربی ها امیدوارم
تا جنگی رو در رو که میان شرق و غرب و یا اسلام و غرب روی د
بیش و پیش از هرچیز دلم برای روزهای خانۀ پدری تنگ شده؛ برای حمد و سورههای آهستۀ بابا وقت نماز صبح که از چارچوب در عبور میکرد، موسیقی دلنوازش در گوشهایم میپیچید و زیباترین نغمهای بود که در آن لحظات نورانی میتوانستم بشنوم. برای اذان ظهر که در خانه جریان داشت و لحظاتی بعد مادرم وضو گرفته به اتاق میرفت، مقنعۀ سپید و توردارش را به سر میکشید، با چادرنماز گلداری نماز اول وقتش را به جا میآورد و بعد تسبیحات حضرت زهرا(س) میگفت.
راستی،
چراغ اگر میخواهد که او را بر بلندی نهند، برای دیگران میخواهد و برای خود نمیخواهد. او را، چه زیر چه بالا-هرجا که هست- چراغ منور است؛ الّا میخواهد که نور او به دیگران برسد. این آفتاب که بر بالای آسمان است اگر زیر باشد، همان آفتاب است، الّا عالم تاریک ماند. پس او بالا برای خود نیست، برای دیگران است.
و خدایا تو بگو،
چه شد که باغ جوانیمان را درد اینگونه خشکاند؟!
چه شد که بغض فروبرده ی چندساله..
در نماز میشکند..
و قامتی که از هق هق دردی کهنه خم میشود..
راستی خدایا چه شد که مستحق این همه درد شدیم
به روی خودمان نیاوردیم..بغض فرو دادیم و خندیدیم..
ولی تو که میدانستی غم پنهان را!
بس نبود؟ بس نیست؟!
تو بگو به کدامین گناه........
+دل تنگم هوای گریه دارد(ادامه عنوان)
و لبخند هایی که انگار بیش از همیشه درد میکنند
متاسفانه
دلم دریا می خواهد دریای آبی / دلم کوه می خواهد کوه سنگی
دلم دشت می خواهد دشت پر ز لاله / دلم جنگل می خواهد جنگل سبز
دلم کویر می خواهد و شب کویر / شب بارش ستاره بر زمین
طبیعت زیبا می خواهد این دلم
خسته از آسمان غبار آلود شهرم / خسته از بوق و دود این ماشین ها
خسته از قفس های تنگ و تاریکم / در شهر نمی بینم جز شلوغی و دود و هیاهو
طبیعت دنج و زیبا می خواهم / آن شکوه بافرجام می خواهم
خسته ام از جفای این نامردمی ها / غروب دل انگیز
تحلیلی از آخرین تمرینات بارسلونا:
آنطور که مشخص است گریزمان جایگزین سوارز خواهد شد. گریزمان، شماره 9 بارسا مقابل گرانادا خواهد بود.
در کنار او #مسی قرار خواهد گرفت. لئو مسی با آزادی کامل در خط حمله خواهد بود و در سمت راست قرار خواهد گرفت. سومین عضو در خط حمله فاتی خواهد بود! بازیکنی که توسط والورده شناخته شد و ممکن است توسط ستین به ستاره تبدیل شود. کارلوس پرز یکی دیگر از گزینه های نیمکت است! او احتمالا در نیمه دوم به جای فاتی به بازی خواهد آمد.
دارم برای تو مینویسم برای عشق قشنگم عشقی که هیچوقت تودلم نمی میره . مدتهاست که نوشته هام مخاطب خاصی نداره.مینویسم واسه دل تنگم.واسه عشق قشنگم....عشقی که باید ازهمون اول راه فراموشش کرد واون رو هم مثل خیلی از اتفاقای زندگی دست خاطره ها سپرد ...
ولی اینبار... اینباردارم برای تومینویسم،فقط وفقط برای توووو
برای پاکی وصداقت توووو...
میخوام از احساس پاکی بنویسم که من،بعد ازاون همه تجربه،جلوش کم آوردم....
ازدلی بنویسم که دریاست...
از نگاهی که پاک
تنها کسی که هر وقت حس کردم تنهای تنهام و برام مونده ،خداس
تنها دلگرمیم خداس
همه چیو میسپارم به خود خدا، شاید معنی امید و توکل همین باشه
نه تو می مانینه اندوهو نه ، هیچ یک از مردم این آبادیبه حباب نگران لب یک رود ، قسمو به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشتغصه هم ، خواهد رفتآن چنانی که فقط ،خاطره ای خواهد ماندلحظه ها عریانندبه تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشان هرگزتو به آیینهنهآیینه به تو ، خیره شده استتو اگر خنده کنی ، او به تو خواهد خندیدو اگر بغض
دانلود آهنگ جدید رضا صادقی شهر آشوب
دانلود آهنگ رضا صادقی به نام شهر آشوب کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ ، با لینک مستقیم ، همراه با پخش آنلاین و متن آهنگ
دانلود آهنگ فوق العاده شهر آشوب با صدای رضا صادقی از جوان ریمیکس
ترانه و موزیک: نیلوفر منصوری, تنظیم: مجتبی ابوالقاسم پور
Download New Music Reza Sadeghi – Shahr Ashoob
مژده به دوست داران موسیقی.
جدیدترین ساخته رضا صادقی عزیز در تاریخ ۲۸ مرداد منتشر شد.
ساخته جدید این خواننده خوش صدا، شهر آشوب نام گرفته است.
ترانه و موزیک ا
دلم می خواهد به فراز آسمان ها بروم جایی که با کسانی که دوستشان دارم خوشحال و شاد باشم، دلم می خواهد از چیری نترسم و عشق را به خانه ای هدیه دهم که بسیار دوستش دارم. می خواهم بر روی پیشانیم بنویسم که عشق در سر تا سر وجود من وجود دارد و دلم می خواهد چشمانم را ببندم و تمام حرف های گفته و یا ناگفته ام را به زبان آورم. دلم می خواهد به زندگی ای که در پیش دارم عشق بورزم و خودم را از محیطی که هر لحظه بیشتر و بیشتر مرا در خودش می بلعد رها کنم. من دوست دارم هنو
در این روزهای اخر سال هرچند که مریضی و خانه نشینی هست و هیچ چیز مثل سالهای پیش نیست ولی دلگرمم... دلگرمم به سبزه هایی که سبز شده اند ... دلگرمم به صداها و خنده ها ... دلگرمم به حضورت...
عشق نجات بخش است، عشق درمان گر است، عشق زنده نگه می دارد...
دلم شعر می خواهد... دلم زیبایی می خواهد ... دلم نور می خواهد...
مطمئنم شعر و عشق و نور هم خواهند تابید بر این روزها ...بیش از پیش...
دلت گرم و سرت سلامت ...به امید دیدار روزهای روشن... به امید در آغوش گرفتن شادی ها و آرزو
بهار،برای دیگربار،بر شاخسار جوان درخت ها خواهد شکفت،و امید،از پنجره های بازِ رو به بهار،به خانه هامان سر خواهد کشید.آنگاه طبیعت،با شُکوهِ هرچه تمام،به هم آوازی با چلچله ها برخواهد خاست و خورشید،صمیمی تر از پیش،بر سردیِ کم رمقِ آخرین روزهای سال خواهد تابید.آن سوی تمام زمستان ها هنوز،بهار پشت در است...
نسبت شاعری به من دادی
کاش دشنام میفرستادی!
«عاشقم»، عاشقی که در غم عشق
لذتی یافت بهتر از شادی
منِ تنها اسیر تنگم و تو
ماهی آبهای آزادی ...
از پریزادگان و سنگدلان
دل ربودی و آدمیزادی
گرچه یادی نمیکنی از من
رفتی و تا همیشه در یادی
سایهات را خدا نگه دارد
ای غم ای نعمت خدادادی!
| سالیان / سجاد سامانی |
من میترسم، خیلی خیلی میترسم
من از دنیای آدم بزرگها میترسم
دنیایی خاکستری، بیرحم، خطرناک و پر از دروغ
دلم نمیخواهد جزئی از اینجا باشم، دلم میخواهد فرار کنم به سرزمینی دور و رنگی
من دلم نمیخواهد بزرگ شوم و جزئی از آنها باشم
کاش میدانستند چقدر وحشتناک اند
من میترسم، خیلی خیلی میترسم
من از دنیای آدم بزرگها میترسم
دنیایی خاکستری، بیرحم، خطرناک و پر از دروغ
دلم نمیخواهد جزئی از اینجا باشم، دلم میخواهد فرار کنم به سرزمینی دور و رنگی
من دلم نمیخواهد بزرگ شوم و جزئی از آنها باشم
دوست دارم با کسی از این ترس و نگرانی صحبت کنم
اما
همه شما آدم بزرگها احمقانه میپندارید و زاییده خیالات
بیخبر از این که این آدمها چقدر موجودات وحشتناکی شدهاند
بیارام آرام، ای دلِ نازک ِ خستهامشب خورشید بر بالینت خواهد آمدو رخت خستگیت را با جامه ای از تار و پودِ قدردانی بدل خواهد کردآرام بیارام خورشید لبخندهایش را به تو هدیه دادهوقتی فرمان میراند و تو گردن مینهیخورشید عطشانم آغوش گسترانیده برای آرمیدنتشاید آواز حزین سرخش را به پاداش امروزتفردا از گلوی تو سر خواهد دادآن خورشید عطشانِ گلو...آخر شاهم را گلو بریده اند...
ساعت هشت،آلبوم ، یک عکس دیدم از روزگاری نه چندان دوردور تا دور خانه با لبخند عطر نان می رسد ز پای تنورمادرم ظهر اربعین ها راروضه ای خانگی به پا می کردآش نذریِ روضه اش هرسالهمه ی کوچه را صدا می کردروضه خوان اهل دل، ولی خستهشعر دعبل برایمان می خواندتوی این مجلس بدون ریا همه ی خاطرات من جا ماندمادرم توی چای روضه ی خودخاک تربت همیشه دم می کرد چایی اش بوی کربلا می دادچایی اش کار محتشم می کردپای آن دیگی نذری اش با اشکهمه حاجات خود رقم می زدمثل هر
چند ساعتی یک بار اپیزود های چند ثانیه ای دارم. ناگهانی اشک هایم جاری می شود و ناگهانی به حالت بی تفاوتی قبلم باز میگردم. فکر میکنم جسمم می فهمد که اگر فریاد درونیم را یکباره رها کند، تکه تکه خواهم شد. پس زدن احساساتم خیلی سخت است. دلم برای جسمم می سوزد. خوب دارد تحمل میکند.
حالا می فهمم علی را. همیشه میگفتم چطور یک نفر می تواند چندین سال بماند و بعد دیگر کسی را نخواهد. می فهمم. حالا تمام شعر ها را درک میکنم.
دلم هیچکس دیگر را نمی خواهد، دلم هیچ ا
دلت ویلا می خواهد کنار دریا می خواهد، دلت ماشین شاسی بلند می خواهد، سفر خارج، انگشتری با جواهر چند قیراطی می خواهد، دلت دانشگاه فلان، کار آن چنان، خانه بهمان می خواهد، دلت می خواهد وقتی از مدرسه به خانه رسیده ای مامان خانمت غذای مورد علاقه ات را پخته باشد، دلت کوله گلگلی می خواهد، یا بند کفشی می خواهد که بتوانی با رنگ روسری یا دکمه لباست ست کنی، دلت خوابی شیرین می خواهد، دلت کمی آرامش، یا تا همیشه سلامتی می خواهد، اصلا دلت چیزهای خیلی خیل
جان به حقایق نیاز دارد، نه به احکام. حکم هرچند برای طبع خام دواست، و فرمان گرچه برای عقل شفاست، لیکن برای قلب، حقیقت نوشداروست و بر جان تنها حقیقت رواست.
قلب، خون تازه میخواهد، نه خون مردهی مردابها و خوابها و سرابها. آب باید از سرچشمه بجوشد. آب تازه، آب روح. آب عشق، آب نَفَس. جان عاشق، زندگی میخواهد، رقص میخواهد، تپندگی و تپیدن میخواهد، نه فقه، نه شر، نه قفس.
" قلب، آزادی میخواهد.و آزادی آنِ من است،و در دامان من است.پس به سویم این مردگ
برف چه خواهد کرد با این کهنهزخمِ عیمقِ در هر به چاقورسیدهاستخوان، ریشه دوانده؟ مسیحایِ سپیدِ سرمایش، نفسی تازه بر مردهقلبم خواهد داد یا بهمنِ خوشِ خاطراتش خواهد زدود از تمام دل و جانم، یادِ تمامِ آن سردزمستانهایِ تاریکِ بیدرمان را... چیزی نیستم جز فروپاشی میان این و آن؛ رفتوآمدِ مکررِ میانِ پژمردگی روح و فرسایشِ تن. چیزی نیستم جز ضرورتِ کلمهوار از حلقومی خارج شدن و عدم تمایلِ روایتها به بیان. برف چه خواهد کرد با این کهن
اگر ماندنتان حالِ حتی یک نفر را خوب خواهد کرد، بمانید؛اگر خندیدنتان لبهای حتی یک نفر را می خنداند، بخندید؛اگر رفتنتان باری از دوشِ حتی یک نفر بر خواهد داشت، بروید؛اگر نوشتنتان برای حتی یک نفر زیباست، بنویسید؛اگر صدایتان برای حتی یک نفر دلنشین است، حرف بزنید.
من به شما قول می دهم که حتی با یک گل، بهار خواهد شد.
#میثم_اسفندیار
نخستین فضانورد اماراتی که سفر خود به فضا را سوم مهرماه سال جاری آغاز میکند، به همراه محموله خود یک جلد قرآن را نیز به فضا خواهد برد.
به گزارش شریعت نیوز «هزاع المنصوری»، نخستین فضانورد اماراتی است که از سوم مهرماه سال جاری (۲۵ سپتامبر ۲۰۱۹) سفر خود را به فضا آغاز خواهد کرد.وی در این سفر محمولهای به وزن ۱۰ کیلوگرم به ایستگاه فضایی بینالمللی میبرد که یک جلد قرآن کریم نیز از جمله محتویات این محموله خواهد بود.«سالم المری»، مدیر برنامه فض
با سلام و عرض ادب و احترامجلسه صندوق مهر فامیلی امروز جمعه ۲۸ تیر ماه ۹۸ در منزل آقای امیر حیدری برگزار شد.مصوبا این جلسه جهت اطلاع اعضاء محترم بشرح ذیل اعلام می گردد:- اعضاء بر وصول مطالبات اتفاق نظر داشتند و سرگروه ها بر دریافت مطالبات اهتمام داشته باشند.- وام ۳ نفر از اعضاء پرداخت شد.- مبلغ حق عضویت کماکان تا پایان سال مبلغ ۳۰ هزار تومان خواهد بود و برای سال آتی تا ۵۰ هزار تومان قابل افزایش خواهد بود.- مبلغ وام تا پایان دوره چهارم ۳ میلیون
محصول جدیدی که بزودی منتشر خواهد شد یک محیط توسعه مجتمع(IDE) است که قابلیت برنامه نویسی به زبان های سی شارپ ، ویژوال بیسیک و دلتا اسکریپت را می دهد و می تواند آن ها را اجرا کند.قابلیتی که در نسخه های آینده منتشر خواهد شد قابلیتی به نام Easy C است که باعث آسان تر شدن برنامه نویسی به زبان سی می شود.لینک دانلود و لینک گیت هاب بزودی در دسترس قرار خواهد گرفت.
⭕️در صورت تاخیر در پرداخت حق بیمه عمر چه می شود؟
♦️ پاسخ
سلام چنانچه بیمه گذار بیش از یک ماه از پرداخت حق بیمه خودداری نماید از پایان یک ماه دیگر تحت پوشش بیمه نمی باشد و چنانچه قبل از شش ماه باشد بدون استرداد هیچ مبلغی و با اخطار کتبی بیمه نامه باطل خواهد شد و اگر بعد از شش ماه و پرداخت شش قسط چنین اتفاقی بیافتد در صورت فوت ارزش باز خرید و یا ارزش سرمایه مخفف هر کدام بیشتر باشد به بازماندگان پرداخت خواهد شد و در صورت حیات ارزش باز خریدی پردا
منجی گرایی منحصر در اسلام و شیعه نیست بلکه در همه ی اقوام و ملل و نحل هم وجود دارد و بلکه یک مسأله ی فطری می باشد. یهودیان هم باورشان بر این است که منجی در آخر الزمان خواهد آمد. زرتشت نیز معتقد است سوشیانت خواهد آمد و به خدای اهورا مزدا کمک می کند تا اهریمن را شکست دهد. پس در نتیجه منتظر منجی بودن یک امر فطری خواهد بود.
ادامه مطلب
طی چند میلیارد سال دیگر درخشندگی بسیار زیاد خواهد شد و دمای زمین به 100 درجه سانتیگراد میرسد و اول یخچال ها آب شده و آب دریا ها و اقیانوس ها بالا خواهد آمد و پیش بینی در طی این اتفاق که آب دریاها و اقیانوس ها بالا خواهد آمد،به شهر ها و روستا ها وارد کرده و آب تا خانه ها بالا می آید و بعد از این اتفاقات آب ها شروع به تبخیر شدن میکنند و طی چند سال دیگر ما انسان ها دیگر هیچ آب نداریم.
بعد از مدتی خورشید با اتمام سوخت هیدروژنی اش به یک غول سرخ تبدیل خوا
لاک آبی اسمانی زده ام و با زرد گوشه انگشت اشاره چپم خورشید کشیده ام. بدم نمی اید وسط این پاییز مزخرف حس کنم خورشیدی هم وجود دارد و تابستان روزی خواهد امد! و به قول همینگوی:خورشید باز طلوع خواهد کرد.
از پنج شنبه کذایی پیش، هنوز ترس مرگ توی تنم مانده. با فکر اینکه ایا تابستان امسال را میبینم یا چی، قلبم فشرده میشود و چشمانم پر از اشک. روزی از شدت این ترس خودکشی میکنم. هیچ بعید نیست. کدام احمقی گفته ما هفتاد سال عمر میکنیم؟ به سامان قسم که دور نیس
کاش میشد تمام آدمهای غمگین وتنهای جهان را در آغوش کشید،برایشان چای ریخت،کنارشان نشست و با چند کلام ساده،به لحظاتشان رنگ آرامش پاشیدو حالشان را خوب کرد.کاش میشد این را قاطعانه و آرامدر گوش تمام آدم ها گفت؛ که غم و اندوه، رفتنی استو روزهای خوب در راه اند،که حال همهمان خوب خواهد شد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
«خدعه» بر #اهل_بصیرت «کارگر» نمی افتد بخاطر اینکه «یدالله فوق ایدیهم» هر چند #اهل_دنیا طور دیگری فکر کنندپرده تزویر روزی خواهد افتاد و هر چه با خود پنداشته بود خواهد برد صادق بودن نجات می آورد که فرمودند: النجاة فی الصدق @bavarnews
در ادامه این مقاله با چند ایده جذاب آشنا خواهید شد که کودک شما را از خوردن هله هوله دور کرده و به خوردن غذای سالم تشویق خواهد کرد. اکثر این خوراکیها کودک شما را تا مدت زمان نسبتا طولانی سیر نگه خواهد داشت و انرژی کافی برای آنها را فراهم خواهد کرد.
ادامه مطلب
معاون قوه قضائیه و رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات به برخوار سفر خواهد کرد + جزئیاتبه گزارش عصرحباد؛ حجت الاسلام والمسلمین حمید شهریاری، معاون قوه قضائیه و رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات کشور فردا (پنجشنبه ۱۴ آذر) به شهرستان برخوار سفر خواهد کرد.
وی در این سفر در جلسه شورای اداری شهرستان برخوار حضور پیدا خواهد کرد.
گفتنی است امروز (چهارشنبه ۱٣ آذر) حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه به اصفهان سفر کرده است.
شعر در مورد انتظار
در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد انتظار برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
تو را در باد گم کرد و به انتظار نشست
و نمی دانست مسافران باد را بازگشتی نیست
شعر در مورد انتظار
نیستی و نمیدانی در انتظارِ تو کاسه ی صبر که هیچ !
صبر کاسه هم لبریز شده !
شعر در مورد انتظار یار
هر شب که انتظارت را می برم به روز
شرمنده ام که بی تو نفس میکشم هنوز
شعر در مورد انتظار
استفاده از کاشی تراز یا همتراز کاشی علاوه بر افزایش کیفیت کاشیکاری و زیبایی دو چندان کار موجب از بین رفتن ناخنگ ها یا نا صافی های بین لبه کاشی و سرامیک خواهد شد. نکته حائز اهمیت این است که ناخنک های بین کاشی ها همیشه محل مناسبی برای تجمع آب و مواد شوینده در هنگام شستشو هستند که این امر بعد از مدتی باعث ایجاد خزه و جلبک بین بند ها شده و فضای بین دو کاشی کدرو تیره خواهد شد که این نتیجه با استفاده از همتراز کاشی یا کاشی تراز به کل رفع خواهد شد.
خانم
ظهر به کرمان رسیده بودیم . از مرکز استانها خوشم نمیآید. میل به تهران شدنشان حالم را بد میکند. به خاطر همین هم کرمان را نزدیکهای آخر سفر گذاشتم، در راه برگشت. میخواستم محمدرضا ذوالعلی را ببینم. «نامههایی به پیشی»اش را خوانده بودم. عجیب خوشم آمده بود. میخواستم بهش تبریک بگویم که همچه رمانی نوشته است. میخواستم بهش بگویم تو یک نویسندهی به تمام معنایی. کسی که افه و چسی نمیآید. کارش را بلد است: نوشتن و فقط مینویسد. چون نمیشد برن
هیچ نمیدانم چگونه این عظمت پیش رو پیموده خواهد شد.
چگونه میتوان در برابر فروتنی سر کشید،مگر آنکه بسیار دریده بود.چگونه میتوان به آفتاب پشت کرد،مگر آنکه بسیار تاریک بود.
بسیارتاریکی فرو خواهد ریخت،و بسیارروشنی بر خواهد خاست.
هیچ نمیدانماین عظمت پیش روچگونه پیموده خواهد شد.
حلمی | هنر و معنویت
به عقیده خیام هر کس که در این دنیا بتواند شاد زندگی کند و از زندگیش لذت ببرد، بطور حتم بعد از مرگش نیز در بهشت خواهد بود.زیرا کسی که زندگی شادی داشته باشد به طور طبیعی نه به کسی ظلم می کند و نه تفکرات منفی نسبت به دیگران دارد.
پس دنیا و آخرتش برای او بهشت خواهد بود.بنابراین نباید زندگی را به خود سخت گرفت و به خود وعده فردایی بهتر داد..
گردون نگری ز قد فرسوده ماستجیحون اثری ز اشک پالوده ماستدوزخ شرری ز رنج بیهوده ماستفردوس دمی ز وقت آسوده ماست
مرد کری بود که میخواست به عیادت همسایه مریضش برود. با خود گفت: من کر هستم. چگونه حرف بیمار را بشنوم و با او سخن بگویم؟ او مریض است و صدایش ضعیف هم هست. وقتی ببینم لبهایش تکان میخورد. میفهمم که مثل خود من احوالپرسی میکند. کر در ذهن خود, یک گفتگو آماده کرد. اینگونه:
من میگویم: حالت چطور است؟ او خواهد گفت(مثلاً): خوبم شکر خدا بهترم.من میگویم: خدا را شکر چه خوردهای؟ او خواهد گفت(مثلاً): شوربا, یا سوپ یا دارو.من میگویم: نوش جان باشد. پزشک تو ک
کانال ترکیه یکی از پروژه هایی است که کشور ترکیه سالهاست در حال بررسی آن است و اخیرا احداث آن آغاز شده است
این کانال 45 کیلو متر طول دارد و به منظور اتصال دریای سیاه به دریای مرمره احداث شده است
عرض این کانال بین 250 تا 1000 متر و عمق آن 25 خواهد بود
پیش بینی می شود این پروژه در سال 2023 به پایان برسد
کانال جدید استانبول تاثیر بسیار زیادی در عبور و مرور کشتی ها در تنگه ی بسفر خواهد گذاشت. سالانه تعداد قابل توجهی کشتی از تنگه ی بسفر می گذرند
محل ساخت ای
درباره این سایت